داستان در مورد خوشرویی :

با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم اووه! معذرت میخوام. من هم معذرت میخوام. دقت نکردم …ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم

اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم

کمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد همینکه برگشتم به اوخوردم و تقریبا انداختمش با اخم گفتم: ”اه ! ازسرراه برو کنار”

قلب کوچکش شکست و رفت

نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم


پرسش مهر 18/ وبلاگ زیباترین کلام معذرت میخوام منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ تفریحی ایرانی هفت ترانه | دانلود ترانه جدید وبلاگ ترفندهای موبایل کمپانی مجازی کشتی کج برند های ایرانی ارزان سرا حسین کمال آبادی سایت رسمی حقوقی تکتاز ملزومات برقی ارمغان سایت اصلی کانتر1.6